کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مري پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مِری
لهجه و گویش گنابادی
meri در گویش گنابادی یعنی میروی ، خواهی رفت ، همچنین در گویش گنابادی معنی دوم آن مری ، مجرای انتقال غذا از حلقوم تا معده میباشد.
-
مری
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: nâ طاری: nâ طامه ای: nâ طرقی: nâ / xerxera کشه ای: nâ نطنزی: nâ
-
مَری شدن
لهجه و گویش تهرانی
کرم گذاشتن گوشت
-
جستوجو در متن
-
سِنْدو
لهجه و گویش گنابادی
sendw در گویش گنابادی یعنی سنگدان ، عضو عضلانی که دارای الیاف ماهیچه ای قوی و سخت جهت خرد کردن دانه ها و دیگر مواد غذایی پرندگان در مسیر مری