کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مردم دار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
حرفِ مردم
لهجه و گویش تهرانی
شایعه:امان از ()
-
اگر فقط یکبار به ده آنها رفته باشید، مهماننوازی مردم آنجا را هرگز فراموش نخواهید کرد.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: age faqat ye dafa be deh-e nuhâ bešdabiya, mehmunnavâzišun viredun venašše. طاری: age feqat yeg dahva dahšun bešdabid, mehmunnavâzišun tâ âxar-e omr viredun vânašö. طامه ای: ege i pasâ bošeɹabid âbâdi-ye nuhâ, me:munnavâzi-ye nuhâ ečvaxdi vi...
-
واژههای همآوا
-
مردمدار
لهجه و گویش تهرانی
خوش رفتار
-
جستوجو در متن
-
دار دار کردن
لهجه و گویش تهرانی
حرف بی معنا و پر سر و صدا،جار زدن
-
کره دار
لهجه و گویش تهرانی
بچه دار، بیوه بچه دار
-
دار
لهجه و گویش تهرانی
دستگاه قالیبافی و بافندگی .
-
ترازو دار
لهجه و گویش تهرانی
فروشنده،دخل دار
-
پینه دار
لهجه و گویش تهرانی
وصله دار، پینه بسته
-
حمله دار
لهجه و گویش تهرانی
سرپرست زائران ،کاروان دار
-
کاروان دار
لهجه و گویش تهرانی
حمله دار
-
دار
لهجه و گویش بختیاری
dâr 1. دار قالىبافى؛ 2. گاوآهن، خیش (ابزارى است که با آن زمین را شیار داده یا شخم کنند)؛ 3. چوبه دار؛ 4. درخت.
-
تنه(و) توشه ،()دار
لهجه و گویش تهرانی
هیکل،هیکل دار،قوی
-
باحال
لهجه و گویش تهرانی
حال دار