کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مرحله مهمی از زندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
پِیْلِنْگی
لهجه و گویش گنابادی
peylengi در گویش گنابادی یعنی پشت پا زدن به چیزی یا کسی یا موقعیتی در زندگی ، پشت کردن و رو برگرداندن از چیزی ، زمین زدن کسی در عدوان واز روی دشمنی و کینه جویی
-
توت پُسْ
لهجه و گویش گنابادی
totpos در گویش گنابادی حشره ای است که در فصل توت آوری درختان توت روی این درخت زندگی میکند و از انگل ها تغذیه میکند و در صورت مواجهه با خطر بوی بد و گندی از خود خارج میکند.
-
اسفنج
لهجه و گویش گنابادی
esfanj در گویش گنابادی یعنی اسپند ، دانه های خار های بیابانی که به جهت دوری از چشم زخم و یا برای دعا خوانی و سحر در آتش میاندازند تا بسوزد و بلایا را از زندگی انسان دور کند ، سِبَنْج
-
سِبَنْج
لهجه و گویش گنابادی
sebanj در گویش گنابادی یعنی اسپند ، دانه های خار های بیابانی که به جهت دوری از چشم زخم و یا برای دعا خوانی و سحر در آتش میاندازند تا بسوزد و بلایا را از زندگی انسان دور کند ، اسفنج
-
شَهْر
لهجه و گویش گنابادی
shahr در گویش گنابادی یعنی مرکز تمدن ، شهرت آبادانی ، نام محلی که 2500 سال قبل در مظهر قنات جهانی قصبه گناباد برای کشاورزی و دفاع و زندگی توسط گبرها ساخته شد و شهر نام گرفت.(این مکان بعدها قصبه شهر هم نامیده میشد و اینک آن را کوی شرقی هم نامند.)از فا...
-
بُز دِ مِیدوو بِچِه یِش دِ دِگدوو
لهجه و گویش گنابادی
boz de meydo , becheyesh de degdo یک ضرب المثل گنابادی میباشد و کنایه از این است که مادر سرگرم کارهای خودش است و توجهی به بچه ندارد و نمیداند بچه هایش چکار میکنند و چه خطراتی بچه یا بچه ها را تهدید میکند. بز در بیرون و بچه اش در اتاقک طبخ غذا در غذاپ...
-
شهری
لهجه و گویش گنابادی
shari برای هزاران سال گناباد آبادترین ایالت خراسان بزرگ بود و به علت موقعیت استراتژیک ان که محل عبور راه های مواصلاتی هست، مورد توجه حکومت های ایران بود.در این مکان آبادترین محل زندگی را شهر مینامیدند که واژه شهر بعدها از این مکان به دیگر نقاط ایران ...
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...