کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مربوط به اسب سواری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
نا مربوط،حرف()
لهجه و گویش تهرانی
ناسزا
-
جستوجو در متن
-
جُل شال
لهجه و گویش بختیاری
jol-šâl پوششى پشمى به اندازه رختخوابپیچ کهپشت اسب اندازند.
-
هِّی کردن،هِی هِی
لهجه و گویش تهرانی
اسب را به حرکت انداختن
-
کَهَر
لهجه و گویش بختیاری
kahar اسب کهر، اسبِ سرخِ پُررنگ متمایل به سیاه.
-
کِمِنْدو
لهجه و گویش گنابادی
kemendouw در گویش گنابادی به محل بستن کمند اسب گفته میشده که معمولا سازه ای چوبی مخصوص بستن اسب ها یا دیگر حیوانات در داخل شهر بوده است.
-
خاموت
لهجه و گویش تهرانی
طوق چوبی یا چرمی روی گردن اسب که دو مالبند به آن بسته میشود.
-
چارنعل
لهجه و گویش تهرانی
تاخت زنان ،حالتی که چهار سم اسب با هم به زمین میرسد
-
زالونه
لهجه و گویش بختیاری
zâluna 1. دستبندى که به دستان اسب زنند براىجلوگیرى از ربودن آن؛ 2. قفل و زنجیرىکه به پاى زندانى بندند.
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...
-
پَشقَه پِرّون
لهجه و گویش بختیاری
pašqa perrun پشه پران، نوار یا تسمه پهنى که رشتههاى باریک نخى یا چرمى بسیار از آن آویزان است که به پیشانى اسب بندند تا با آن پشههاى نشسته بر صورتش را بپراند.
-
باد به پِت آویدن
لهجه و گویش بختیاری
bâd be pet âvidan 1. باد به بینى شدن (در اوائل بهار حیوانات جوانى مانند کره اسب، کره خر و گوساله وقتى از طویله بیرون مىآیند شادىکنان پوزه خود رارو به بالا مىگیرند و به اطراف مىدوند) اصطلاحا گویند:«باد به پتآویده»؛ 2. (کنایى) جوان جلف و سبکسر.
-
جِوال
لهجه و گویش گنابادی
jewal در گویش گنابادی به کسیه حمل و نگهداری گندم گویند.جوال کیسه ای دوطرفه است که بر روی الاغ و اسب می اندازند و به علت دوطرفه بودن کار زین را هم در کنار حمل کالا میکند.
-
کِیوَن
لهجه و گویش بختیاری
keyvan مژدگانى (نخستین کسى که خبر تولد نوزاد را به پدر یا نزدیکان او برساند، درخواست مژدگانى مىکند و مقدار آن بستگى به وضع مالى پدر و جنسیت نوزاد دارد. مهتران نیز هنگام تولد کُره اسب و گوساله از صاحب آن درخواست کِیوَن مىکنند).