کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدفوع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدفوع
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: gü طاری: gü طامه ای: čorpor طرقی: gü کشه ای: gü نطنزی: goh
-
جستوجو در متن
-
ریق
لهجه و گویش بختیاری
riq مدفوع روان انسان یا جانور.
-
مامازی ،مامزی
لهجه و گویش تهرانی
اولین مدفوع نوزاد
-
چُلْمْ
لهجه و گویش بختیاری
olm مدفوع بلغمىمانند انسان (هنگامسرماخوردگى).
-
چُلْمُ خین
لهجه و گویش بختیاری
čolm-o xin مدفوع بلغمىمانند همراه با خون.
-
گى
لهجه و گویش بختیاری
gi گُه، مدفوع انسان.
-
تِپّیْ
لهجه و گویش گنابادی
teppi در گویش گنابادی یعنی مدفوع الاغ
-
تپه
لهجه و گویش تهرانی
تاپاله، مدفوع گاو ،آدم بی عرضه
-
تپال
لهجه و گویش گنابادی
teppal در گویش گنابادی یعنی مدفوع گاو ، سِرْگیْن ، تاپاله
-
سُنده،سِنده
لهجه و گویش تهرانی
فضله و غایط آدمی ،مدفوع سفت،توهین
-
مامیز
لهجه و گویش بختیاری
mâmiz اولین مدفوع نوزاد انسان یا حیوان پس از بهدنیا آمدن.
-
تاپِّه
لهجه و گویش تهرانی
بی دست و پا،پهن شده ،مدفوع گاو،تاپاله،پهن شده
-
سِرْگی
لهجه و گویش گنابادی
sergi در گویش گنابادی یعنی پهن گاو ، مدفوع گاو ، کنایه از انسان بی ارزش
-
جل
لهجه و گویش گنابادی
jol در گویش گنابادی به مدفوع گوسفند جل گویند ، خورجین و پالان الاغ را هم جل گویند.