کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محبت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محبت
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: mohabat طاری: mohebat طامه ای: mohebat طرقی: mohebat کشه ای: mohabat نطنزی: mohebat
-
واژههای مشابه
-
عشق و محبت
لهجه و گویش تهرانی
دوستی
-
جستوجو در متن
-
جون به جون کردن
لهجه و گویش تهرانی
نهایت محبت را کردن
-
رو دُم
لهجه و گویش بختیاری
rudom فرزندم (لفظى است براى ابراز محبت).
-
دلال باشی
لهجه و گویش تهرانی
دلال محبت ،قواد
-
لاس،()زدن،()خشکه
لهجه و گویش تهرانی
صحبت محبت آمیزبا جنس مخالف
-
دِسْمَلیْ
لهجه و گویش گنابادی
desmali در گویش گنابادی یعنی نوازش ، ناز کردن ، ابراز محبت
-
تیا
لهجه و گویش بختیاری
(م)tiâ چشم. tiâmi>:چشمم هستى (براى ابراز محبت گویند)> .
-
گُندِله
لهجه و گویش تهرانی
بهم چسبیده ،هر چیز بزرگ:محبتش ()شده=اظهار محبت مصنوعی
-
پاکش
لهجه و گویش تهرانی
نوعی شلوار زنانه /پاانداز،قواد،دلال محبت
-
مِلِیْحَ
لهجه و گویش گنابادی
meleyha در گویش گنابادی یعنی ملایم ، با محبت ، مهربان ، دوست داشتنی
-
عزیز،عزیز جون
لهجه و گویش تهرانی
مادر بزرگ یا مادر زن/شوهر،خطاب محبت آمیز به کسی