کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثل خروس جنگیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مثل انتر
لهجه و گویش تهرانی
زشت
-
مثل آتش
لهجه و گویش تهرانی
داغ،سوزان
-
مثل آینه
لهجه و گویش تهرانی
درخشان، تمیز، براق
-
مثل شیرمادر
لهجه و گویش تهرانی
حلال
-
کفرابلیس،مثل ()
لهجه و گویش تهرانی
معروف
-
مثل ابر بهار
لهجه و گویش تهرانی
گریه شدید
-
مثل اسب عصاری
لهجه و گویش تهرانی
دوندگی بدون پیشرفت
-
مثل انار ترکیدن
لهجه و گویش تهرانی
ترکیدن بغض
-
مثل آب اماله
لهجه و گویش تهرانی
دایم در رفت و آمد
-
مثل آب دهن مرده
لهجه و گویش تهرانی
آبکی،رقیق،بی مزه
-
مثل آب روان
لهجه و گویش تهرانی
راحت و آسان
-
مثل آینه دِق
لهجه و گویش تهرانی
باعث ناراحتی
-
مرغ سر کنده،مثل ()
لهجه و گویش تهرانی
پریشان
-
انگار (/ مثل این که) پدرش را کشتهام که سرم داد میکشد.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: engâr buwâš-em bekošta ke sarem dâd aǰene. طاری: mesingo peyeš-em bekošta go dâd sarem ažna. طامه ای: engâr bâbâ-me bokošte ke sar-e mon dâ-ɂe keše. طرقی: engâr peyeš-om bekošta ke sarom dâd adâra (/dâd akiša). کشه ای: fekr akera peyš-em bek...