کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثلا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
جُل جُل زدن
لهجه و گویش تهرانی
جوش و حرکت بچه یا جوجه (مثلا به سمت غذا)
-
کادود،کاهدود
لهجه و گویش تهرانی
سوزاندن کاه برای ایجاد دود (مثلا برای ضد عفونی) .
-
کدخدا
لهجه و گویش تهرانی
رئیس صنف،مثلا کد خدا ی نانواها/رییس ده،روستایی/داماد
-
لُوکُو
لهجه و گویش گنابادی
lowkouw در گویش گنابادی یعنی بالای قله کوه ، مثلا میگویند او کجاست و در پاسخ میگویند لوکُهِدی یعنی بالای کوه است، خموش ، سکوت
-
کُدُفک
لهجه و گویش گنابادی
kodofk در گویش گنابادی یعنی بزرگ ، بیش از اندازه معمول و متعادل ، خارج از عرف چیزی مثلا کله کدفک یعنی کسی که سرش خیلی نسبت به جثه اش بزرگ است.
-
علیس
لهجه و گویش گنابادی
alis این یک واژه تعجبی است و وقتی یک کاری به نظر فرد عجیب و خارق العاده میرسد استفاده میشود.این واژه بار تعجبی بسیار بالایی دارد.این واژه را وقتی میخواهند کسی را چشم بزنند هم استفاده میشود.وقتی برای چشم زدن به کار میرود توام با یک حسد ورزی درونی است....
-
شهری
لهجه و گویش گنابادی
shari برای هزاران سال گناباد آبادترین ایالت خراسان بزرگ بود و به علت موقعیت استراتژیک ان که محل عبور راه های مواصلاتی هست، مورد توجه حکومت های ایران بود.در این مکان آبادترین محل زندگی را شهر مینامیدند که واژه شهر بعدها از این مکان به دیگر نقاط ایران ...