کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لِنگ قادقادی قادقادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لُنْگ
لهجه و گویش گنابادی
long در گویش گنابادی در زبان گنابادی به معنای حوله حمام ، آب چین
-
لَنگ
لهجه و گویش تهرانی
معطل،نیازمند
-
لَنگ،لنگیدن،لنگ زدن
لهجه و گویش تهرانی
شَل،شَلیدن
-
سیخ لِنْگ
لهجه و گویش گنابادی
sikhleng در گویش گنابادی یعنی لاغر اندام ، استخوانی ، قد بلند لاغر
-
لِنگ ، لنگه
لهجه و گویش تهرانی
یک تا از بار،عدل بار،یک طرف در ،یکی ازکفشها
-
لُنگ انداختن
لهجه و گویش تهرانی
تسلیم شدن
-
لِنگ کردن
لهجه و گویش تهرانی
پا را دور پای حریف پیچیدن
-
لُنگ کشی
لهجه و گویش تهرانی
تمیز کردن با لنگ
-
لنگگیری
لهجه و گویش تهرانی
تاب گیری چرخ
-
لِنگ / لنگایى
لهجه و گویش بختیاری
leng/lengâi 1. پا؛ 2. نیمى از زمینى که یک جفت گاو آن را شخم زند؛ 3. فرد از زوج.
-
لَنگ کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lang kerdan درنگ کردن، معطل کردن.
-
لنگ بودن،لنگ زدن، لنگ ماندن، لنگیدن،لنگ گذاشتن ،لنگی(کار)
لهجه و گویش تهرانی
معطل/نیازمند بودن/معطل گذاشتن
-
لِنْگ دِ هَواْ
لهجه و گویش گنابادی
leng de hawa در گویش گنابادی یعنی بلاتکلیف ، مستاصل ، درمانده ، وامانده ، بدبخت و بیچاره
-
پا لَنگ کِردن
لهجه و گویش بختیاری
pâlang kerdan این پا آن پا کردن، درنگ کردن، دیر اقدام کردن.
-
لِنگ جِر دادن
لهجه و گویش تهرانی
با کسی سخت برخورد کردن