کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَپدار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
لُپّ
لهجه و گویش تهرانی
گونه
-
لُپ
لهجه و گویش بختیاری
lop لُپ، گونه.
-
لُپ لُپ،() خوردن
لهجه و گویش تهرانی
با اشتها خوردن
-
لپ کشی
لهجه و گویش تهرانی
دارای لپ لاغر و پوستی که کش می آید
-
لُپ کون
لهجه و گویش تهرانی
نیمی از سرین
-
لَپ خوردن
لهجه و گویش بختیاری
lap xordan موج برداشتن آب حوض یا کاسه پر آب.
-
دار
لهجه و گویش تهرانی
دستگاه قالیبافی و بافندگی .
-
دار
لهجه و گویش بختیاری
dâr 1. دار قالىبافى؛ 2. گاوآهن، خیش (ابزارى است که با آن زمین را شیار داده یا شخم کنند)؛ 3. چوبه دار؛ 4. درخت.
-
لپ کیسه ای
لهجه و گویش تهرانی
دارای لپ کیسه مانند
-
لُپ گُلی(گُلی)
لهجه و گویش تهرانی
روستایی
-
لپ گنده،لپو
لهجه و گویش تهرانی
دارای لپ چاق
-
بامدار،بوم دار
لهجه و گویش تهرانی
دستیار و شاگرد کفتر باز
-
دار دار کردن
لهجه و گویش تهرانی
حرف بی معنا و پر سر و صدا،جار زدن
-
زین دار
لهجه و گویش بختیاری
zeyn-dâr ذهندار، باهوش، باحافظه.
-
آفتابه دار
لهجه و گویش تهرانی
مسئول آفتابه در آبریزگاه مسجد،فرمانده بی اقتدار