کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لَت خوردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لَت خوردن
لهجه و گویش تهرانی
لطمه خوردن از چیزی
-
واژههای مشابه
-
لَتَ
لهجه و گویش گنابادی
lata در گویش گنابادی یعنی لات ، بی سر و پا ، آسمان جُلْ
-
لِتَّ
لهجه و گویش گنابادی
letta در گویش گنابادی یعنی پارچه
-
لت
لهجه و گویش تهرانی
مخزن آب، جای تقسیم آب ، لته ، پهن و مسطح، صفحه بزرگ،کردو
-
لت
لهجه و گویش تهرانی
لطمه، صدمه،ضربه
-
لَت ،لته،لتِ در
لهجه و گویش تهرانی
لنگه، تا (لته)،یک لنگه در
-
لت،لت و پار
لهجه و گویش تهرانی
نصفه،تکه تکه
-
دو لَت
لهجه و گویش بختیاری
do – lat دو نصف.
-
لت زدن
لهجه و گویش تهرانی
لطمه زدن
-
یک لَت
لهجه و گویش تهرانی
در یک لنگه
-
لَت کِردن
لهجه و گویش بختیاری
lat kerdan نصف کردن.
-
دو به لَت
لهجه و گویش بختیاری
do-be-lat 1. دو نصفه؛ 2. (کنایى) آردى که زِبْرآسیاب شده باشد.
-
لت و پار
لهجه و گویش تهرانی
تکه تکه
-
لَت و پَر ، لته پر
لهجه و گویش تهرانی
آب بند کشویی جوی ،آب بند