کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لعنت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نَعلَت
لهجه و گویش تهرانی
لعنت
-
دل سیاه
لهجه و گویش تهرانی
دل فاسد و گناهکار:بر دل سیاه شیطون لعنت
-
قوزک، قوزک پا
لهجه و گویش تهرانی
برجستگی مچ:بر قوزک پاش لعنت=نوعی نفرین
-
غوزک (پا و دست)
لهجه و گویش تهرانی
برجستگی استخوان مچ.بر()ش لعنت=نفرین خفیف
-
تُفوْ
لهجه و گویش گنابادی
tofouw در گویش گنابادی یعنی لعنت ، نفرین ، دشنام ، فحش ، دعای بد کردن برای دیگری یا جهان و آفرینش و خدایان