کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لباس پوشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
بید لباس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: viy طاری: viy طامه ای: viy طرقی: viy کشه ای: viy نطنزی: viy
-
لباس چلگی
لهجه و گویش تهرانی
کلیه لباسهای چلگی نوزاد
-
در تابستان نمیشود لباس گرم پوشید (/ بپوشی).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tâbessun-de lebâs-e garm darnabupušt. طاری: yo tâbassun raxd-e garm vânaböpüšd. طامه ای: ru tâbessun naɂabu lebâs-e garm vepuše. طرقی: yo tâbassun nabö lebâs garm vâpüše. کشه ای: tâbassun nabö lebâs-e garm vâpiše. نطنزی: tu tâbessun naɂabu l...
-
جستوجو در متن
-
پُوشیدَن
لهجه و گویش بختیاری
pušidan 1. پوشیدن لباس؛ 2. پیش کردن درِ خانه.
-
گِرْدُنْدَ
لهجه و گویش گنابادی
gerdonda در گویش گنابادی یعنی پیچیدن ، پیچ دادن ، پوشیدن لباس
-
قِنج کردن
لهجه و گویش بختیاری
qenj kerdan لباس نو پوشیدن و خودآرایى کردن، آماده شدن براى رفتن به مهمانى.
-
عَوَض
لهجه و گویش گنابادی
awaz در گویش گنابادی یعنی تغییر ، تحول دادن ، نو کردن و تازه کردن ، تبدیل ، پوشیدن لباس جدید یا لباس دیگر به جای قبلی
-
دِبَرْ
لهجه و گویش گنابادی
debar در گویش گنابادی یعنی پوشیدن لباس ، رخت بر تن کردن ، لای پا ، کنار ، بغل کردن