کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قوی هیکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
تنه(و) توشه ،()دار
لهجه و گویش تهرانی
هیکل،هیکل دار،قوی
-
مث غول بیابونی
لهجه و گویش تهرانی
قوی هیکل وبلندقد
-
قُلتَشَن
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
مث عوج بن عنق
لهجه و گویش تهرانی
قوی هیکل وبلندقد
-
غول بی شاخ و دم
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل
-
گُووره
لهجه و گویش بختیاری
gowra سگ نر قوى و درشت هیکل.
-
سینه کفتری
لهجه و گویش تهرانی
خوش هیکل،قوی ،دارای سینه ورزشکاری
-
بَرزنگی
لهجه و گویش تهرانی
سیاه قوی هیکل،نام دیوی افسانهای سیاه،سیاه پوست
-
اَرنَعوت،ارنهوت
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل و پر زور،گنده،بی حیا، دریده، گستاخ
-
گبر
لهجه و گویش گنابادی
gabr گبر در گویش گنابادی به معنای انسان تنومند و قوی هیکل گفته میشود.گبر به زرتشتیان قدیم که پس از حمله اعراب مسلمان نشدند به طئنه اطلاق میگردید.حال آنکه گبر ها با زرتشتیان فرق داشته اند و زرتشتیان مردگانشان را خاک نمیکردند بلکه جسد آنها را در کوهستا...