کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قنداق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
قنداق
لهجه و گویش گنابادی
ghondagh در گویش گنابادی یعنی حفاظ ، محافظ ، با کهنه و پارچه بستن نوزاد
-
واژههای مشابه
-
بند قُنداق
لهجه و گویش تهرانی
بندی که دور قنداق می بستند
-
پَرِ قُنداق
لهجه و گویش تهرانی
بدو تولد ،قرار دادن هدیه لای قنداق،ایام نوزادی،از پر قنداق داشتن (مادرزاد ).
-
قُنداق،قنداقه
لهجه و گویش تهرانی
ته تفنگ ،ته توپ
-
قُنداق، قُنداقه، قُماط،
لهجه و گویش تهرانی
پارچه سفیدی که دور پای نوزاد میپیچند
-
جستوجو در متن
-
قُنّاق
لهجه و گویش بختیاری
qonnâq قنداق.
-
قُماْر
لهجه و گویش گنابادی
ghomar در گویش گنابادی یعنی قنداق ، قنداق کردن بچه ، پوشک ، مای بی بی
-
بَن قُنّاق
لهجه و گویش بختیاری
ban qonnâq بندِ قنداق.
-
قُنّاقَه بچه
لهجه و گویش بختیاری
qonnâqa bača قنداقِ بچه.
-
قَدوَنِ بچه
لهجه و گویش بختیاری
qad-van-e bača بند قنداقِ بچه.
-
سارُق
لهجه و گویش بختیاری
sâroq سارُغ، آخرین پارچه روى قنداق بچه،بقچه چارگوش مخصوص لباس یا پارچه.
-
مشمّا بچه
لهجه و گویش بختیاری
mošammâ bača مشمَّعِ بچه، پارچه چهارگوش موماندود شده مخصوص قنداق کردن کودک.