کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قرار گذاشتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
آروم و قرار
لهجه و گویش تهرانی
سکون، آرامش
-
قول و قرار
لهجه و گویش تهرانی
وعده
-
چراغ کنار دیوار است (= قرار دارد).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čerâ kenâr divâr dišde (/ deha). طاری: čerâ pâ kala ešta. طامه ای: čerâ baqal (/ kenâr-e) divâr ište. طرقی: čörâ könâr-e (/ tel-e) kala ešta. کشه ای: čerâ kenâr divâr ešta. نطنزی: čerâ tel divâl išta.
-
جستوجو در متن
-
دِنَمْ کِرْدَ
لهجه و گویش گنابادی
denamkerda در گویش گنابادی یعنی خیساندن ، در آب قرار دادن ، در مایعی گذاشتن ، خیس خوردن
-
ورْمُخْت
لهجه و گویش گنابادی
warmokht در گویش گنابادی یعنی بر عهده ، مسئولیت بر دوش کسی گذاشتن ، مسئول و مدیر قرار دادن
-
مِنُمْ
لهجه و گویش گنابادی
menom در گویش گنابادی یعنی مینهم ، میگذارم ، قرار میدم ، داخلش میکنم ، در سکس به معنای دخول یا لاپایی است ، گذاشتن چیزی داخل چیزی