کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
قارچشناسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
قارچ
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kelâqalandarǰe طاری: qârč طامه ای: kelâperi طرقی: qârč کشه ای: qârč نطنزی: qârč
-
قارچ هَرُمه
لهجه و گویش بختیاری
qârč haroma قارچِ حرام، قارچِ سمّى.
-
جستوجو در متن
-
قارچ هَرُمه
لهجه و گویش بختیاری
qârč haroma قارچِ حرام، قارچِ سمّى.
-
سِمِرُوْغ
لهجه و گویش گنابادی
semerouwgh در گویش گنابادی یعنی قارچ
-
دنبلان
لهجه و گویش تهرانی
قارچ کوهی که آنرا از رعد و برق میدانند/بیضه گوسفند.
-
هَرُمَه
لهجه و گویش بختیاری
haroma حرام، مضر (این لفظ به همراه برخى از خوردنىهاى مضر بهکار مىرود) qârč haroma>:قارچ سمى؛ mox haroma:مغز حرام، نخاع دام> .