کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فلفل در آتش افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
دلمهای،فلفل()،بادمجان()
لهجه و گویش تهرانی
نوع بزرگ و توخالی و شکمدارصیفی ها
-
جستوجو در متن
-
گُر
لهجه و گویش گنابادی
gor در گویش گنابادی یعنی زبانه کشیدن آتش ، مشتعل شدن هیزم ، گرما و داغی در اعضای بدن ، درد موضعی ، آتش
-
بُخارى
لهجه و گویش بختیاری
boxâri بخارى (جایى در دیوار که در آن آتش افروزند).
-
شاخ
لهجه و گویش گنابادی
shakh در گویش گنابادی یعنی هیزم چینی برای آتش
-
هُرْ
لهجه و گویش گنابادی
hor در گویش گنابادی یعنی صدای اِشتِعال و بلند شدن آتش
-
اَلُو
لهجه و گویش گنابادی
alouw در گویش گنابادی یعنی آتش
-
تش چالَه کِردن
لهجه و گویش بختیاری
taš-čâla kerdan آتش ریختن در چاله کرسى.
-
چال چُکُت
لهجه و گویش بختیاری
čâl čokot چالهاى که در صحرا براى آتش افروختندرست کنند.
-
جِز،جِز و جِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای آب روی آتش، صدای سرخ کردن چیزی در روغن
-
کُماجدان،کُماجدون
لهجه و گویش تهرانی
ظرف پخت نان کماج زیر آتش،ظرف کماج،قابلمه مسی در دار
-
دِگْدو
لهجه و گویش گنابادی
degdouw در گویش گنابادی یعنی آشپزخانه قدیمی که با هیزم غذا طبخ میکنند.جایگاه آتش برای پخت غذا بر هیزم را هم دگدو گویند که با آجر و گل ساخته شده است و هیزم را در این جایگاه برای طبخ غذا آتش میزنند.
-
شاخ کِردَ
لهجه و گویش گنابادی
shakh kerda در گویش گنابادی یعنی ریختن هیزم بیشتر برای هر چه افروخته تر کردن آتش
-
نِهُورْمَ
لهجه و گویش گنابادی
nehorma در گویش گنابادی یعنی شعله کشیدن آتش ، داغ شدن تنور ، افروخته شدن هیزم ها ، مشتعل شدن
-
دِگِرِفْتَ
لهجه و گویش گنابادی
degerefta در گویش گنابادی یعنی آتش گرفت ، اثر کردن سخن و نصیحت ، مستجاب شدن دعا و طلسم