کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فعالیت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زیرزیرکی کار کردن
لهجه و گویش تهرانی
فعالیت مخفیانه
-
پلکیدن
لهجه و گویش تهرانی
گردیدن اطراف، جنبیدن، پرسه زدن،فعالیت کردن
-
جُنُب
لهجه و گویش تهرانی
قلیان خشک آب نخورده، ناپاک،کسی که فعالیت جنسی داشته
-
کِرْدِی
لهجه و گویش گنابادی
kerdey در گویش گنابادی یعنی کار ، فعالیت ، اقدام ، عمل ، حرکت ، جنبش ، واکنش
-
کِپیدن
لهجه و گویش بختیاری
kepidan از فعالیت بازماندن، بُریدن. zir-e bâr kepid>:به سبب سنگینى بار از راه بازماند> .
-
قُفْلیْ
لهجه و گویش گنابادی
ghofli در گویش گنابادی یعنی توقف روی یک فکر یا فعالیت ، تکرار ، انجام مکرر یک کار ارادی یا غیر ارادی
-
کِرْدِی
لهجه و گویش گنابادی
kerdey در گویش گنابادی یعنی کار ، فعالیت ، اقدام ، عمل ، حرکت ، جنبش ، واکنش ، کاری که امروز انجام شده یا باید انجام می پذیرفت.
-
دِسْتَکْ دِسْتَکْ
لهجه و گویش گنابادی
destakdestak در گویش گنابادی یعنی کار کردن ، مداومت در کار ، استمرار در فعالیت ، زحمت کشیدن ، تلاش بی وقفه ، کار یَدی ، کارگری ، حمالی کردن