کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فضولی در کار دیگران پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
سِریْچ
لهجه و گویش گنابادی
serich در گویش گنابادی یعنی کَنه ، پیگیر ، رها نکننده کاری ، انگل و مزاحم شدن در کار دیگران
-
مُونْدَ نِبِشِ
لهجه و گویش گنابادی
monda nebeshe در گویش گنابادی یعنی خسته نباشید ، آرزوی آسودگی و پایان موفقیت آمیز انجام کار یا کارها برای دیگری یا دیگران
-
پَسُوکی
لهجه و گویش گنابادی
pasoki در گویش گنابادی یعنی سرچ بدون دلیل و میدانی در اجتماع جهت سردر آوردن از کار مردم و فضولی یا گشتن جهت با خبر شدن از اخبار و دیدن مکانها
-
بَقیَّ
لهجه و گویش گنابادی
baghiya در گویش گنابادی یعنی دیگران
-
زِر آمدی قورمه سبزی!
لهجه و گویش تهرانی
در جواب تمسخر یا زورگوئی دیگران گفته میشود.
-
مِجُوک زد
لهجه و گویش گنابادی
mojok zeda مژه برهم زدن ، کنایه از چشم بر هم نزدن و در این صورت هنگامی به کار میرود که کسی در جمع میخواد توجه دیگری یا دیگران را به یک مطلب ، یک فیلم ، یک خبر و....جلب نماید.
-
اَی وَخِ
لهجه و گویش گنابادی
ay wakhe در گویش گنابادی یعنی بلند شو. وقتی در گناباد از چیزی تعجب میکنند هم این واژه را به کار میبرند و بیان این واژه نشانه تعجب از چیزی یا کاری یا واکنش و عکس العمل دیگری یا دیگران هم میباشد.
-
پَر دار
لهجه و گویش تهرانی
پولی که در بازی به تبانی برای تحریک دیگران صوری پرداخت کنند
-
دِسْتَکْ دِسْتَکْ
لهجه و گویش گنابادی
destakdestak در گویش گنابادی یعنی کار کردن ، مداومت در کار ، استمرار در فعالیت ، زحمت کشیدن ، تلاش بی وقفه ، کار یَدی ، کارگری ، حمالی کردن
-
بِیغ
لهجه و گویش گنابادی
beygh در گویش گنابادی یعنی اعتماد ، اطمینان ، حساب کردن اندازه سهم یا سهام دیگری یا دیگران ، در حساب آوردن و وارد کردن در لیست
-
دِشْتْبوْن
لهجه و گویش گنابادی
deshtbwn در گویش گنابادی یعنی کسی که شغلش نگهبانی از مزارع و باغات مردم بوده است برای جلوگیری از دزدی و چراندن حیوانات بصورت قاچاقی در زمین های دیگران
-
وُصْنیْ
لهجه و گویش گنابادی
wosni در گویش گنابادی یعنی هوو ، دو یا چند زن که یک شوهر دارند هر یک در مقابل دیگری یا دیگران وصنی هم محسوب میگردند.
-
آب در هاون کوبیدن
لهجه و گویش تهرانی
کار بیهوده
-
زیر کار در رو
لهجه و گویش تهرانی
تنبل
-
زیر کار در رو
لهجه و گویش تهرانی
تنبل ،کارنکن