کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فشار دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فشار دادن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: darmâli / yâ mâli طاری: fešâr hâtây(mun) طامه ای: telnâɂan/fešâr dâɂan طرقی: föšâr tâymun کشه ای: fešâr hâtâymun نطنزی: fešâr dâɂan
-
جستوجو در متن
-
زور اووِردن
لهجه و گویش بختیاری
zur owverdan فشار آوردن، فشار دادن.
-
قُچّاْر
لهجه و گویش گنابادی
ghochchar در گویش گنابادی یعنی فشار ، فشار دادن
-
هول دادن
لهجه و گویش تهرانی
با فشار راندن
-
چَلاندن،تلاندن،چلوندن.
لهجه و گویش تهرانی
فشردن،فشار دادن
-
خِرْچُونْدَنْ
لهجه و گویش گنابادی
kherchondan در گویش گنابادی یعنی خراش دادن ، تراش دادن ، فشار دادن دندان ها به هم در حالت عصبانیت ، چرخاندن
-
چوب توآستین کردن
لهجه و گویش تهرانی
شکنجه دادن.تحت فشار قرار دادن
-
چپاندن،چپانیدن
لهجه و گویش تهرانی
بزور داخل کردن، افشردن، فشار دادن،تپاندن
-
قُچُّرُنْدَن
لهجه و گویش گنابادی
ghochchorondan در گویش گنابادی یعنی فشار دادن ، چِلیدن ، آب چیزی را گرفتن
-
اَنْگُلش
لهجه و گویش گنابادی
angolosh در گویش گنابادی یعنی با انگشت ، گرفتن ، فشار دادن چیزی ، نیشگون گرفتن
-
تپیدَن
لهجه و گویش بختیاری
tapidan 1. با فشار خود را در جمعى جاى دادن؛ 2. از شکاف کوچکى خود را به زحمت گذراندن.
-
مُجُّنَّن
لهجه و گویش بختیاری
mojjonnan فشردن، چلاندن، فشار دادن پلکها بر روى یکدیگر tiâs-e mojjon be ham>:چشمانش را به هم فشرد> .
-
وَرْهَمَّلیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
warhammalida در گویش گنابادی یعنی به هم چسپیده ، فشار دادن ، سکس و هم آغوشی ، لخت کردن دست ها یا پاها بدون درآوردن لباس با عقب کشیدن لباس