کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فرصت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سر فرصت
لهجه و گویش تهرانی
با حوصله
-
جستوجو در متن
-
دَفَر
لهجه و گویش بختیاری
dafar فرصت، موقعیت مناسب dafar neydom>:فرصت نیافتم> .
-
دم غنیمت است
لهجه و گویش تهرانی
از فرصت باید استفاده کرد
-
مُلَت
لهجه و گویش بختیاری
mo:lat مهلت، فرصت.
-
دزدی گرگی
لهجه و گویش تهرانی
دایم مترصد فرصت برای سرقت بودن
-
پا دادن
لهجه و گویش تهرانی
فرصت به دست آمدن،امکان فراهم شدن
-
قالْتاْق
لهجه و گویش گنابادی
ghaltagh در گویش گنابادی یعنی پدر سوخته ، آب زیر کاه ، زرنگ ، فرصت طلب
-
سُوْز
لهجه و گویش گنابادی
souws در گویش گنابادی یعنی سبز شدن ، رشد کردن ، سوختن ، از دست دادن فرصت ها
-
بوجار لنجون
لهجه و گویش تهرانی
بوجار لنجان، کسی که هر طرف باد میاد، بادش میدهد،فرصت طلب.
-
مِجال
لهجه و گویش بختیاری
mejâl مَجال، فرصت، هنگام. mejâl-e šom xordan>:هنگام خوردنِ شام> .