کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عُمُرُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شیشه عمر
لهجه و گویش تهرانی
چیزی که حیات به آن بستگی دارد
-
عیدِ عمر،عمرکشون
لهجه و گویش تهرانی
سالروز کشتن عمر بدست فیروز
-
جستوجو در متن
-
پیمانه پر شدن
لهجه و گویش تهرانی
تمام شدن عمر
-
آفتاب لب بام
لهجه و گویش تهرانی
اواخر عمر،افراد پیر
-
اَفتُووِ لُووِ بُون
لهجه و گویش بختیاری
aftowe-e low-e bun 1. آفتاب لب بام؛ 2. (کنایى) کسانى که سالهاى آخر عمر خود را مىگذرانند.
-
تَقِز
لهجه و گویش گنابادی
taghez در گویش گنابادی یعنی زنجره/ جیرجیرک وحشی گونه ای از حشره دارای دوچشم که با فاصله از هم بر روی سر قرار دارد و دو بال شفاف با رگه های. زیاد بیشترین مدت عمر به صورت لارو در زیر خاک و لابه لای پوسته درختان سپری می شود که بعضا تا 17 سال نیز در بعضی...