کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عَيْنٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
چِشْ
لهجه و گویش گنابادی
chesh در گویش گنابادی یعنی چشم ، عین ، دیده ، نگاه
-
سِنِّهَری
لهجه و گویش گنابادی
sennehari در گویش گنابادی یعنی پوست کلفت و چغر و در عین حال کوچک جثه ، نوعی خربزه
-
کَتُورَ
لهجه و گویش گنابادی
katouwra در گویش گنابادی یعنی کور ، نابینا ، ناتوان در انجام کاری ، در عین حال به عنوان کنایه به کسی که واقعیات را نمیبیند هم گفته میشود.
-
لِشْوَرَ
لهجه و گویش گنابادی
leshwara در گویش گنابادی به معنای جنده ، فاحشه ، زنی که زیاد آلت درونش شده ، و در عین حال کنایه از ، از کار افتادگی و کهنه شدن ، خارج شدن از آکبندی و داخل شدن در کهنگی به خاطر استعمال بالا است.
-
اَلَش بِدَر
لهجه و گویش گنابادی
alashbedar در گویش گنابادی به دادن دختر یا پسر به یک خانواده به عنوان عروس یا داماد آن خانواده و گرفتن دختر یا پسر آن خانواده به عنوان داماد یا عروس خانواده خود گویند. در عین حال به سکس دو مرد یا دو زن با شرط عوض یعنی کردن همدیگر گویند.همجنس بازی با ...