کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عيد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
عیدِ عمر،عمرکشون
لهجه و گویش تهرانی
سالروز کشتن عمر بدست فیروز
-
شب عید،شب عیدی
لهجه و گویش تهرانی
ایام عید
-
جستوجو در متن
-
اِید
لهجه و گویش بختیاری
eyd عید.
-
باهارِ شما مُوارِک
لهجه و گویش بختیاری
bâhâr-e šomâ movârek بهار شما مبارک، عید شما مبارک.
-
عَلَفه، عرفه
لهجه و گویش تهرانی
شب عید نوروز
-
غوره شوران
لهجه و گویش تهرانی
باران 60 روز بعد از عید.
-
دَشت
لهجه و گویش تهرانی
پولی در عید یا در روز که بار اول به دست کسی برسد
-
سرمای پیرزن
لهجه و گویش تهرانی
سرمای نزدیک عید نوروز ، سرمای موقتی یا بردالعجوز
-
هاجى
لهجه و گویش بختیاری
hâji حاجى (کسى که مراسم حج را بهجا آورده یا شب عید قربان متولد شده باشد).
-
قُنِشِ اَلَرگ
لهجه و گویش بختیاری
qoneš-e alarg ادرار کردن لک لکها در آب (نزدیک عید که هوا رو به گرمى مىرود و آبها دیگر یخ نمىبندند گویند لکلکها در آب ادرار کردهاند).
-
تخم مرغ بازی
لهجه و گویش تهرانی
ایام عید تخم مرغ پخته را نوک به نوک ضربه میزنند هر کدام نشکست برنده است.
-
غول بیابانی
لهجه و گویش تهرانی
قوی هیکل.فردی که ایام عید پوستین میپوشید و با ساز میرقصید و پول جمع میکرد.
-
آتش افروز
لهجه و گویش تهرانی
شعبده باز ایام عید که مواد آتشزا به مشعل فوت میکند و یا روی سرش خمیر گذاشته و روی آن آتش روشن میکند:آتش افروزه سالی یک روزه!