کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عملی ساخت آن را پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
مِلَوْ
لهجه و گویش بختیاری
me:lav گیلاس وحشى (1. براى دور کردن مورچهها برگ آن را در زیر فرش خانه مىگذارند؛ 2. مغز هسته آن را در ساخت معجونى براى تقویت قواى جنسى بهکارمىبرند؛ 3. مغز هسته آن را براى درمان اسب شاشبند شده بهکار برند).
-
پُف نم،پُف نم زدن
لهجه و گویش تهرانی
آب را با دهان پاشیدن،افشانه زدن آب در ساخت نمد
-
دِیزَق
لهجه و گویش گنابادی
deyzagh دیزق شهری بوده در پنج کیلومتری غرب گناباد که قنات دیزق نیز از آنجا میگذرد و در زمان ساخت این شهر باستانی ای قنات حفر شده است.این شهر باستانی به علت زلزله ای بزرگ که در آن زمان رخ داده ویران شده و خرابه های آن به مرور زمان بر اثر طوفان شن زیر ...
-
مِکْمِکَه
لهجه و گویش بختیاری
mek-meka پستانک (مغز بادام، نبات و نخودچى را آسیاب کنند و یک قاشق مرباخورى از آن را در دستمال سفید تمیزى ریزند و دور آن را نخ بندند و چند عدد آن را بهصورت پستانک درآورند تا شب هنگام که کودک بىقرارى کند یکى از آنها را آب زنند و در دهان کودک گذارند.)
-
کدام خانه (/ خانه ها) را خودش ساخت؟
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: kudum kiyahâ-š xoš besât? طاری: kum kiya-š xoš besât? طامه ای: keɹom ni keɹahâ xoye boysât? طرقی: kum kiya-š xoyeš besât? کشه ای: kodum kiya-š xoyeš besât? نطنزی: kiyum kiyahâ-š xoyeš besât?
-
بُزِ گَد
لهجه و گویش بختیاری
boz-e gad بزِ بىشاخ. (مردم لرستان گوشت این بز رانمىخورند و براى آن داستانى نقلمىکنند:در لرستان زیارتگاهى است کهمتولى آن بزى گد داشت و مردم شیرشرا متبرک مىدانستند. گفته مىشود مردىآن بز را دزدید و گوشت آن را خورد و پس از آن عقرب او را گزید و مرد.)
-
کالوئى
لهجه و گویش بختیاری
kâlowi نوعى پاىافزار ابتدایى که احتمالاً چارُق باشد و قبل از گیوه مورد استفاده بوده است. طرز تهیه:یک قطعه چرم بزرگتر از کف پا که دور آن را به فاصله سه تا چهار سانتىمتر سوراخ کردهاند و چرم ضخیم دیگرى را به اندازه کف پا روى آن مىنهند و نوار باریک چرمى ...
-
هُنِ
لهجه و گویش بختیاری
hone آن را.
-
تَلْوارَه
لهجه و گویش بختیاری
talvâra چهارپایهاى که مشک آب و مانند آن را روى آن نهند.
-
وَگِرِفْت
لهجه و گویش گنابادی
wagereft در گویش گنابادی یعنی گرفتش ، آن را گرفت ، آن را ستاند ، جدا کردن دو چیز یا دو کس ز یکدیگر ، جدا کردن افراد در حال دعوا و جنگ
-
مِرکو
لهجه و گویش بختیاری
merku نوعى چَکُش چوبى دوسر که اندازه بزرگ آن را براى کوبیدن کلوخ در کشتزار و اندازه کوچک آن را براى کوبیدن پِرچ یا پوست کندن گندم بهکار برند.
-
پَشَن
لهجه و گویش گنابادی
pashan شهری باستانی مربوط به هزاره سوم قبل از میلاد که در چهل کیلومتری شرق گناباد واقع است.خرابه های این شهر در اطراف تپه ای باستانی قرار گرفته است که این تپه هم باستانی میباشد و کهن تر از شهر پشن بوده و قبل از ساخت شهر پشن وجود داشته است و قدمت آن م...
-
باهاره
لهجه و گویش بختیاری
bâhâra کاشت بهاره، کشتزارى که بذر آن را دربهار بپاشند.
-
بَرداس
لهجه و گویش بختیاری
bardâs سنگى که داس را با آن تیز کنند.
-
پاییزَه
لهجه و گویش بختیاری
pâiza پاییزه، کِشتى که تخم آن را در پاییز افکنند.