کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب انداختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
انداختن
لهجه و گویش تهرانی
پهن کردن( رختخواب )
-
لَغَت،()زدن/انداختن
لهجه و گویش تهرانی
لگد،()زدن
-
تَنگ انداختن ،خِفت انداختن
لهجه و گویش تهرانی
جفت زدن
-
کُرک انداختن
لهجه و گویش تهرانی
گل انداختن آتش
-
کرک انداختن
لهجه و گویش تهرانی
گل انداختن آتش
-
جُفتَک اِنّاختن
لهجه و گویش بختیاری
joftak ennâxtan جفتک انداختن، لگد انداختن حیوانات بادو پا.
-
شَنقصه،() راه انداختن
لهجه و گویش تهرانی
الم شنگه،() راه انداختن
-
پِشک،()انداختن
لهجه و گویش تهرانی
قرعه،قرعه کشی :،سر از من آخر از همه پشک! هنگام پشگ انداختن گویند
-
شلنگ تخته ،()انداختن،شلنگ انداختن
لهجه و گویش تهرانی
تند راه رفتن و جست و خیز،گام بلند
-
اِنّاختن
لهجه و گویش بختیاری
ennâxtan انداختن.
-
دَنگ انداختن
لهجه و گویش تهرانی
نزدیکی
-
وَنّن
لهجه و گویش بختیاری
vannan انداختن.
-
تیر انداختن
لهجه و گویش تهرانی
جماع
-
چانه انداختن
لهجه و گویش تهرانی
مردن
-
انداختن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: darxusi طاری: darxost(mun) طامه ای: darxossan طرقی: derxosmun کشه ای: derxosmun نطنزی: darxossan