کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عقب افتاده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وامونده
لهجه و گویش تهرانی
دور افتاده ،باز مانده ، از کار افتاده
-
جا افتاده
لهجه و گویش تهرانی
مسن
-
دار قوز اباد
لهجه و گویش تهرانی
روستای دور افتاده
-
ناکار
لهجه و گویش تهرانی
از کار افتاده
-
نعش مَرحَب
لهجه و گویش تهرانی
بیحال افتاده
-
ورآمده
لهجه و گویش تهرانی
جدا شده،جا افتاده
-
کَلاته
لهجه و گویش تهرانی
پیر،از کار افتاده
-
کمری
لهجه و گویش تهرانی
آسیب دیده ،از کمر افتاده
-
افتاده
لهجه و گویش تهرانی
فروتن، مریض، علیل:افتاده را لَغَت نمیزنند.
-
بار افتاده
لهجه و گویش تهرانی
آدم شریفی که دچار افلاس شده باشد
-
سُم پریده
لهجه و گویش تهرانی
پیر و از کار افتاده
-
مث نعش مَرحَب
لهجه و گویش تهرانی
بی حال و افتاده
-
خِرِفت، خِرِف
لهجه و گویش تهرانی
کودن، بی حس، مبهوت، از کار افتاده، ابله، گول .
-
چِله بُری
لهجه و گویش تهرانی
رفع طلسم فرد در چله افتاده
-
لِکِنْتَ
لهجه و گویش گنابادی
lekenta در گویش گنابادی یعنی پاره پوره ، کهنه ، قدیمی شده ، از مُد افتاده