کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عذاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
اِزاو
لهجه و گویش بختیاری
ezâv عذاب.
-
خون به جگر/ به دل
لهجه و گویش تهرانی
در عذاب
-
دردسر
لهجه و گویش تهرانی
مایه عذاب
-
پیر درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
عذاب سخت
-
جد درآوردن
لهجه و گویش تهرانی
عذاب سخت
-
اِعراض
لهجه و گویش تهرانی
عذاب، ناراحتی ـ کهیر و جوش که از ناراحتی میزند
-
مایه
لهجه و گویش تهرانی
باعث: مایه دردسر، مایه عذاب، مایه رنج
-
قُسَ
لهجه و گویش گنابادی
ghosa در گویش گنابادی یعنی غم ، اندوه ، افسوس ، غصه ، زجر ، عذاب
-
داغ
لهجه و گویش گنابادی
dagh در گویش گنابادی یعنی ننگ ، زدن علامت بردگی یا مالکیت بر بدن انسان یا حیوان ، غصه در مرگ عزیزان داشتن ، عذاب و شکنجه ، دل شکستگی و درد فراق ، گرم کردن ، حرارت دادن
-
اَلَخْ
لهجه و گویش گنابادی
alakh در گویش گنابادی یعنی نابودی ، سرنگونی ، عذاب ، این واژه گبری است و در گبری به معنای آخر الزمان میباشد.در گبری معتقد بودند آخر الزمان هر کس با مرگ او و پای نهادنش در دنیای دیگر پس از مرگ و با تناسخ در دنیای ابدی آغاز میگردد.