کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طره دار یا پرزدارکردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
تُره تُره،طره طره
لهجه و گویش تهرانی
دالبر دالبر
-
پیش طُره
لهجه و گویش تهرانی
نقاب کلاه
-
جستوجو در متن
-
دار
لهجه و گویش بختیاری
dâr 1. دار قالىبافى؛ 2. گاوآهن، خیش (ابزارى است که با آن زمین را شیار داده یا شخم کنند)؛ 3. چوبه دار؛ 4. درخت.
-
دالان دار،دالاندار
لهجه و گویش تهرانی
مسئول سرا و انباردر بازار یا کاروانسرا .
-
دالون داری
لهجه و گویش تهرانی
پول دالان دار،حق نگهبانی یا عبور جنس
-
توبره
لهجه و گویش تهرانی
کیسهای دسته دار برای حمل بار،یا در آن کاه ریزند و بر سر اسبان زنند
-
خَو کردن
لهجه و گویش گنابادی
khow kardan در گویش گنابادی یعنی ترسیدن ، وحشت کردن ، حساب و کتاب عقلی برای اقدام یا عدم اقدام به کاری خطیر و ریسک دار