کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ضد حال،()زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
ضد حال،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
حال کسی را گرفتن ،خوشی کسی را بهم زدن
-
جستوجو در متن
-
حال گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
تو ذوق کسی زدن
-
نشئه پرونی
لهجه و گویش تهرانی
حال کسی را گرفتن ،خوشی کسی را بهم زدن
-
حالگیری،هال گیری
لهجه و گویش تهرانی
حال کسی را گرفتن ،خوشی کسی را بهم زدن
-
پِیْلِنْگو
لهجه و گویش گنابادی
peylengow در گویش گنابادی یعنی زمین زدن کسی ، گیر دادن پا به پای کسی در حال حرکت بطوری که زمین بخورد و به زمین بیفتد.
-
کُم کردن
لهجه و گویش بختیاری
kom kerdan تاول زدن دهان اسب بر اثر عصبى شدن (اگر به یکى از دو اسب در کنار هم بسته شده جو دهند و به دیگرى ندهند، آنکه محروم از خوردن بوده عصبى مىشود و دهانش تاول مىزند و از خوراک مىافتد. براى بهبود حال چنین اسبى به او جو و کشمش دهند و اگر خوب نشد تاو...