کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهوت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
کُسیْ
لهجه و گویش گنابادی
kosi در گویش گنابادی یعنی زن خیانتکار ، زن بی وفا ، زن شهوت ران
-
دِپَلْ
لهجه و گویش گنابادی
depal در گویش گنابادی یعنی آماده جفتگیری ، حالت برانگیختگی شهوت
-
شَقْ
لهجه و گویش گنابادی
shagh در گویش گنابادی یعنی ایستادن و بلند شدن آلت تناسلی مردانه ، مست شدن و برانگیختگی شهوت
-
مُلُچْ مُلُچْ
لهجه و گویش گنابادی
molochmolouch در گویش گنابادی یعنی معاشقه ، عشق بازی ، خوردن بدن کسی یا با لذت خوردن خوراکی ها ، لذت و حَظ بردن در شهوت رانی
-
خِرْکُس
لهجه و گویش گنابادی
kherkos در گویش گنابادی زنی را گویند که برایش فرقی ندارد با چه مردی سکس میکند و صرفا طالب اطفای شهوت خود است و به هر کسی پا میدهد.
-
مَسْتُوم
لهجه و گویش گنابادی
mastom در گویش گنابادی به معانی مست هستم با مسکرات ، میخواستم ، طلب داشتم ، مست هستم با برانگیختگی شهوت جنسی ، عاشق هستم ، میباشد.
-
جو
لهجه و گویش گنابادی
jouw در گویش گنابادی به معنای ای جان ، جان ، آفرین ، احسنت ، دل و قلب ،واژه ای است که برای ابراز در موقعیت شهوت انسان با دیدن زن یا دختر یا پسری خوشگل بکار میرود.