کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شهر در کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شهر فرنگ
لهجه و گویش تهرانی
دستگاه تماشای تصویر از دهانه ای کوچک ،جعبه تماشای عکس با ذرهبین
-
شهر هرت
لهجه و گویش تهرانی
محل بیقانون
-
همین امشب باید خودم را به شهر برسانم، برای این که برادرم را ببینم(اش).
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: hamin emšev agi xom be šahr berasnun, tâ dadim bevinun. طاری: hamin amšev afdâ xom berasnun be šahr, tâ berayem beynun. طامه ای: hamin amšev peɹe xom be šahr borasnon, tâ berâm beynon. طرقی: hamin amšev apeɂa xoyom be šahr rasno, tâ beray(o)...
-
جستوجو در متن
-
رِپِتُوْ
لهجه و گویش گنابادی
repetouw در گویش گنابادی یعنی گزافه گویی ، هزل ، نامردی کردن و رَکَب زدن ، کوس و شهر بافی
-
بِه چَش کردن
لهجه و گویش گنابادی
be chash kerdan این واژه در گویش گنابادی با تلفظ (bechash)به معنای چشم زخم زدن ، شوری چشم ، بدشگونی و شومی نگاه به کار میرود. مردم گناباد از گذشته های دور اعتقاد تامه ای به شومی نگاه از روی بدخواهی داشته اند و معتقد بوده اند که برخی افراد با نگاه خاص...