کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شعلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شعله
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šo:la / alo طاری: berâz-e âteš / šohla طامه ای: šo:la طرقی: šo:la کشه ای: šo:la نطنزی: šo:la
-
جستوجو در متن
-
گُرگُر،()سوختن
لهجه و گویش تهرانی
صدای شعله آتش،شعله ور شدن
-
تنوره
لهجه و گویش تهرانی
دودکش،اتاق احتراق ، آتشدان سماور، شعله بلند، شعله کشیدن.
-
گر گر سوختن
لهجه و گویش تهرانی
شعله ور شدن
-
دُوک دُوک کِردن
لهجه و گویش بختیاری
duk duk kerdan هیزم و زغال گداخته بدون شعله.
-
وَل
لهجه و گویش تهرانی
شعله و زبانه آتش
-
گُلازَه
لهجه و گویش بختیاری
golâza 1. گُدازه؛ 2. شعله آتش.
-
بارگذاشتن،بار کردن
لهجه و گویش تهرانی
گذاردن ظرف غذا روی شعله برای پخته شدن
-
لامپا
لهجه و گویش تهرانی
چراغ تک شعله پایهدار.
-
گُر،()زدن/گرفتن/ کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
شراره، شعله/ آتش گرفتن،سوختن
-
اَلُوو
لهجه و گویش بختیاری
alow 1. اَلُوو، شعله آتش؛ 2. حرارت آتش.
-
اَلو،() گرفتن،() کشیدن،() زدن
لهجه و گویش تهرانی
شعله و زبانه آتش،آتش:الو به جونت بگیره.
-
هُلّ
لهجه و گویش بختیاری
holl آتشِ بدون شعله، هیمه سوخته در حال خاکستر شدن.
-
بِلِزْگ
لهجه و گویش بختیاری
belezg 1. شعله باریک آتش؛ 2. شاخه خشک و بدون انشعاب درخت.