کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شخص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
زِکِلپِر
لهجه و گویش بختیاری
zekelper شخص کوتاهقد و چاق.
-
سُتَل
لهجه و گویش بختیاری
sotal شخص سر تاس یا کچل.
-
جاروکش جهنم
لهجه و گویش تهرانی
شخص بد عمل
-
تُ
لهجه و گویش گنابادی
to در گویش گنابادی یعنی تو ، شما ، دوم شخص مفرد
-
تاس تَکُو
لهجه و گویش بختیاری
tâs-taku شیون به همراه خواندن اشعارى براى شخص مرده.
-
نِوَسَ
لهجه و گویش گنابادی
newasa در گویش گنابادی یعنی نَوه ، فزرندان فرزندان پسر یا دختر شخص
-
آیینَه دِق
لهجه و گویش بختیاری
âina-deq 1. آیینه دق؛ 2. (کنایى) شخص عبوس وترشرو.
-
اُووِ بى لَقُم خوردَ
لهجه و گویش بختیاری
ow-e bi laqom xorda 1. بدون افسار آب خورده؛ 2. (کنایى)شخص بىادب و گستاخ.
-
سنوور بدتخمه
لهجه و گویش بختیاری
senowvar-e bad-toxma 1. صنوبر کج روییده و ناصاف؛2. (کنایى) شخص نادان و درشتهیکل.
-
کُنُّرى
لهجه و گویش بختیاری
konnori 1. کُندُرى، اهل کُندُر؛ 2. (کنایى) شخص کودن و کندذهن.
-
وِلَیَتْ
لهجه و گویش گنابادی
welayat در گویش گنابادی یعنی سرزمین ، محل تولد ، روستا یا شهری که شخص در آن زندگی میکند یا متولد شده است.
-
بِهَم بِدَر
لهجه و گویش گنابادی
beam bedar در گویش گنابادی کنایه از آزاد شدن ذمه یک مدیون در قبال طلب یا تلافی کردن کار بد یک شخص دیگر گفته میشود ، تهاتر ، تلافی شدن دو کار یا دو چیز در برابر یکدیگر
-
بی دِنْگِ مِدِنْگِد
لهجه و گویش گنابادی
bi denge medenged یک ضرب المثل گنابادی است و معنی ان این است که بدون دخالت هیچ عامل خارجی ای صدا میدهد و از خودش مشکل دارد.کنایه از این است که مشکل اصلی خود آن چیز یا خود آن شخص است.
-
اَزْ سَرْ واْکِرْدَ
لهجه و گویش گنابادی
az sar wakerda در گویش گنابادی یعنی کاری را انجام دادن یا انجام ندادن ، پیچاندن کسی که پیگیر انجام کاری از طرف مفرد شخص اول است ، رد کردن درخواست
-
فلکَه
لهجه و گویش بختیاری
falaka فلک (وسیلهاى چوبى که پاى شخص خطاکار را به آن بندند و با چوب به کف پاى او زنند).