کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شبنمگیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
گیر آوردن
لهجه و گویش تهرانی
بدست آوردن ،فرض کردن
-
مایه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کبوتربلند پرواز
-
مایه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کبوتری که به ارتفاع زیاد پرواز می کند
-
مُچّه گیر
لهجه و گویش بختیاری
močča-gir چانهگیر.
-
گیر افتادن
لهجه و گویش بختیاری
gir oftâdan 1. گیر افتادن، دستگیر شدن؛ 2. با مشکل مواجه شدن.
-
یک گیر
لهجه و گویش بختیاری
yak-gir 1. آماده کردن؛ 2. جمع و جور کردن.
-
چونه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کسی که در نانوایی خمیر را پیمانه می کند
-
گُل گیر
لهجه و گویش تهرانی
قیچی چیدن زبانه شمع
-
ارق گیرِ اسب
لهجه و گویش بختیاری
araq-gir-e asb نمد زیر زین اسب.
-
بُز گیر آوردن
لهجه و گویش تهرانی
هالو فرض کردن
-
گلو گیر کردن
لهجه و گویش تهرانی
عاشق شدن
-
گیر سه پیچه
لهجه و گویش تهرانی
سخت پیله کردن
-
هالو گیر آوردن
لهجه و گویش تهرانی
احمق فرض کردن
-
تلکه بگیر،تلکه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کلاش،زور گیر،تلکه کننده.
-
جا گیر آوردن
لهجه و گویش تهرانی
وقت یا مکان را غنیمت دانستن