کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخ و شانه کشی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاخ کِردَ
لهجه و گویش گنابادی
shakh kerda در گویش گنابادی یعنی ریختن هیزم بیشتر برای هر چه افروخته تر کردن آتش
-
شاخ دِرووِردَن
لهجه و گویش بختیاری
šâx derowverdan 1. شاخ درآوردن؛ 2. (کنایى) بسیار تعجب کردن.
-
شاخِ هَجُمَت
لهجه و گویش بختیاری
šâx-e hajomat شاخِ حجامت.
-
شاخِ سبیل
لهجه و گویش تهرانی
موی سیبیل ،نوک سیبیل
-
شاخ شمشاد
لهجه و گویش تهرانی
قد بلند
-
شاخ گاو
لهجه و گویش تهرانی
درد سر ،سرخر
-
شاخ نبات
لهجه و گویش تهرانی
یک تکه نبات دراز
-
چار شاخ ،()ماندن
لهجه و گویش تهرانی
متعجب
-
شاخ (را) بند کردن
لهجه و گویش تهرانی
حجامت ،بند کسی شدن
-
شاخ دیو را شکستن
لهجه و گویش تهرانی
کار مهم کردن
-
جستوجو در متن
-
کَت
لهجه و گویش تهرانی
کتف،شانه و دوش
-
دای
لهجه و گویش گنابادی
dai در گویش گنابادی یعنی دیوار سازی ، دیوار کشی ، حصار کشی با آجر و گِل ، ته پی کنی ساختمان
-
جینجالى
لهجه و گویش بختیاری
jinjâli موهاى آشفته و شانه نزده.
-
آژدان کشی،آژدان و()
لهجه و گویش تهرانی
دعوایی که به کلانتری بکشد