کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
شاخة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
شاخه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: šâxa طاری: šâxa طامه ای: šâxa طرقی: šâxa کشه ای: šâxa نطنزی: šâxa
-
جستوجو در متن
-
گِلاک
لهجه و گویش بختیاری
gelâk گره روى شاخه درخت، شاخه فرعى درخت do-gelâk>:دو شاخه> .
-
شِخَلْ
لهجه و گویش گنابادی
shekhal در گویش گنابادی یعنی شاخه ، شاخه درخت
-
پِلاّر
لهجه و گویش بختیاری
pellâr شاخه انگور.
-
دوگِلاکِ تیرکَمون
لهجه و گویش بختیاری
do - gelâk-e tir-kamun دو شاخه تیرکمان.
-
نازَه
لهجه و گویش بختیاری
nâza شاخه نورس.
-
اشک مو
لهجه و گویش تهرانی
آبی که از شاخه هرس شده مو می آید
-
ترکه
لهجه و گویش تهرانی
قطعهای از شاخه تر و نازک قابل انعطاف
-
شاهرخ
لهجه و گویش تهرانی
شاخه اصلی و پربار درخت
-
زِدى
لهجه و گویش بختیاری
zedi صمغ تنه یا شاخه درختان میوه.
-
رُخ
لهجه و گویش تهرانی
شاخه جوان درخت ومناسب پیوند
-
کَجَک
لهجه و گویش تهرانی
اره سرکج کوچک جهت هرس شاخه ها
-
دَسَّک اِنّاختَن
لهجه و گویش بختیاری
dassak ennâxtan شاخه دوانیدن، پیشروى ساقه رونده برروى زمین.
-
چُلُفت، چُلُفته
لهجه و گویش تهرانی
شاخه باریک و کوچک خشک شده، دست و پا چلفتی