کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سیلاب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سیلابی، سیرابی، سیلاب شیردون
لهجه و گویش تهرانی
سیرابی،شکنبه گوسفند
-
جستوجو در متن
-
لوف اووِردن
لهجه و گویش بختیاری
luf owerdan روىهم غلتیدن سیلاب و افزون شدن آن.
-
رُنگ
لهجه و گویش تهرانی
جوی کنار کشتزار ، لای آب پس از سیلاب و آبیاری ، آب گلآلود .
-
لِف
لهجه و گویش بختیاری
lef 1. جفتِ پرندگان lef-e kamutar>:جفت کبوتر> ؛ 2. سیل، سیلاب.