کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سپردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سپردن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: bespâri طاری: espârd(mun) طامه ای: sepordan طرقی: sepârdmun کشه ای: espârdmun نطنزی: sepârdan
-
جستوجو در متن
-
داد
لهجه و گویش گنابادی
dad در گویش گنابادی یعنی فریاد ، نعره زدن ، جیغ ، تحویل ، سپردن ، دادن
-
گور گِرّا کِردن
لهجه و گویش بختیاری
gur-gerrâ kerdan 1. کسى را به خاک سپردن (لفظىتحقیرآمیز و بىادبانه)؛ 2. (کنایى) چیزى را پنهان کردن.
-
اِسپاردَن
لهجه و گویش بختیاری
espârdan 1. سپردن، تسلیم کردن؛ 2. سفارشکردن، دستور دادن.:espârdom jal biyâ>سفارش کردم زود بیاید>.
-
نیمَهاى
لهجه و گویش بختیاری
nimai سپردن دام به کسى براى پرورش دادن (تعدادى گوسفند یا گاو را پس از قیمتگذارى و عقد قرارداد براى مدتى معیّن به شخصى مىسپارند و پس از این زمان مجددا آنها را و آنچه تولیدمثل کردهاند ارزیابى کنند و بهاى اولیه را کسر کنند و باقیمانده را بهطور مساوى تقس...