کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سِرَّهُمْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سرهم بندی
لهجه و گویش تهرانی
سَنبَل کردن
-
جستوجو در متن
-
گُراگُر
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، به دنبال هم بدون فاصله، پیاپی، پشت سرهم
-
یه کاسه کردن
لهجه و گویش تهرانی
به هم پیوستن و سرهم کردن
-
سَنبَل کاری
لهجه و گویش تهرانی
سرهم بندی،سمبل کردن،شستن ناقص
-
چوسمال ،چوسمالی،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
آلوده، سرهم بندی کردن،سمبل کردن،شستن ناقص
-
گَلِ یَک رفتن
لهجه و گویش بختیاری
gal-e yak raftan 1. بههم آمیختن، کشتى گرفتن؛ 2. سرهم کردن (شىء).
-
راه به راه
لهجه و گویش تهرانی
پشت سرهم، راه و بیراه،زود به زود،پیاپی ،مرتب، بکرات
-
ریسه
لهجه و گویش تهرانی
واحد شمارش: یک ریسه خلخال (پابند )/پشت سرهم،در یک ردیف
-
راس
لهجه و گویش گنابادی
ras در گویش گنابادی به معنی درست و صحیح ، تولید و ساخت ، ابدع ، سرهم بندی میباشد ، استوار ، محکم ، سفت
-
فِتکِنَه کار
لهجه و گویش بختیاری
fetkena-kâr کنجکاو، کسى که قطعات وسایل گوناگون را از هم باز مىکند و اغلب نمىتواند مجددا سرهم کند؛ کسى که نسبت به هر چیز کنجکاو است و آن را بررسى مىکند.