کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سوختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سوختن
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: besuǰi طاری: sot(mun) طامه ای: sotan طرقی: sotmun کشه ای: sotmun نطنزی: sotan
-
سوختن
لهجه و گویش تهرانی
کسی که از بازی بیرون میرود.
-
واژههای مشابه
-
گُرگُر،()سوختن
لهجه و گویش تهرانی
صدای شعله آتش،شعله ور شدن
-
سوختن و ساختن
لهجه و گویش تهرانی
تحمل سختی
-
گر گر سوختن
لهجه و گویش تهرانی
شعله ور شدن
-
جستوجو در متن
-
ور جزّیدن،ور چزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن
-
جِزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن
-
چِزّیدن
لهجه و گویش تهرانی
سخت ناراحت شدن،سوختن،مچاله شدن بر اثر سوختن .wilt
-
سُختن
لهجه و گویش بختیاری
soxtan سوختن.
-
جز خوردن،
لهجه و گویش تهرانی
سوختن، سرخ شدن.
-
جِزجِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای سوختن
-
کِز خوردن
لهجه و گویش تهرانی
سوختن،پژمردن
-
کولَه آویدن
لهجه و گویش بختیاری
kula âvidan سوختن و چروک شدن بر اثر آتش.