کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سو پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
سو
لهجه و گویش بختیاری
su 1. روشنى، نور؛ 2. دید چشم. tiâ-m su nâra>:چشمم خوب نمىبیند؛be su-i čera qasam:به نور این چراغقسم> .
-
سو
لهجه و گویش تهرانی
جانب ،طرف، پهلو
-
سو
لهجه و گویش تهرانی
روشنی ،نور
-
سو
لهجه و گویش تهرانی
نسل(کبوتر بازی)
-
سو
لهجه و گویش گنابادی
sw در گویش گنابادی یعنی بینایی چشم ها ، دید داشتن ، جهت ، سمت
-
واژههای مشابه
-
سُو
لهجه و گویش بختیاری
sov صبح، فردا.
-
سَوْ
لهجه و گویش بختیاری
sa:v سهو، اشتباه.
-
سو،سو زدن/sow/
لهجه و گویش تهرانی
ساب زدن ،تیز کردن
-
سُوْ وَرْدِشْتَ
لهجه و گویش گنابادی
sw wardeshta در گویش گنابادی یعنی بلند پروازی ، خیالبافی ، امید و آرزو ، موفقیت
-
زِلِّ سُو
لهجه و گویش بختیاری
zell-e sov ستاره درخشان صبح.
-
سُوا سُوْ
لهجه و گویش بختیاری
sovâ sov فردا صبح.
-
خوش سو
لهجه و گویش تهرانی
کبوتر جلد و خوش نژاد،کبوتری که زود لانه را بشناسد
-
سو کردن
لهجه و گویش تهرانی
نخ کردن سوزن
-
کور سو
لهجه و گویش تهرانی
نورکم