کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سقط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
سَقَط
لهجه و گویش تهرانی
سفت و ضخیم ،نخاله
-
سقط جنین
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: tebâheš karda طاری: vačaš bexosa طامه ای: vača bâreš bešiya طرقی: vača bâreš bešiya کشه ای: vača bâreš bešiya نطنزی: vačaš lâkarda
-
سَقَط شدن
لهجه و گویش تهرانی
مردن
-
سَقَط فروش
لهجه و گویش تهرانی
خوار و بار فروش
-
سَقَط فروشی
لهجه و گویش تهرانی
عطاری عمده فروش ، خوار و بار فروشی.
-
سقط دندان گرفتن
لهجه و گویش تهرانی
مردن
-
سقط و پاره
لهجه و گویش تهرانی
تکه خرده آجر
-
واژههای همآوا
-
سَقَط
لهجه و گویش تهرانی
سفت و ضخیم ،نخاله
-
جستوجو در متن
-
اِز بار رفتن
لهجه و گویش بختیاری
ez bâr raftan سقط شدنِ جنین.
-
بچه انداختن
لهجه و گویش تهرانی
سقط جنین کردن
-
بَچَه اِنّاختَن
لهجه و گویش بختیاری
bača ennâxtan بچه انداختن، سقط کردن جنین.
-
سَقَت آویدن
لهجه و گویش بختیاری
saqat âvidan سقط شدن، مردن حیوان حرامگوشتمانند سگ، اسب و خر (کلمه سقط براى حیوان حلال گوشت بهکار نمىرود).
-
بِنِفْتیْدَ
لهجه و گویش گنابادی
beneftida در گویش گنابادی یکی نیفتادن ، سقط نشدن ، زمین نخوردن