کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سریع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
برق و باد
لهجه و گویش تهرانی
سریع
-
مث تیر شهاب
لهجه و گویش تهرانی
سریع
-
تندرو
لهجه و گویش تهرانی
سریع
-
سه سوت
لهجه و گویش تهرانی
سریع
-
مث برق بلا
لهجه و گویش تهرانی
ناگهانی،سریع
-
مث گولّه
لهجه و گویش تهرانی
تند و سریع
-
چارنعل رفتن
لهجه و گویش تهرانی
سریع رفتن
-
روج
لهجه و گویش تهرانی
روان، سریع، تند
-
شَپلاق ،شپلاقی
لهجه و گویش تهرانی
سیلی، پس گردنی ـ سریع
-
وِرْز
لهجه و گویش گنابادی
werz در گویش گنابادی یعنی مشت و مال ، ماساژ ، با پا لَگَد کردن ، آدم سریع را هم ورز گویند ، سریع
-
قیر
لهجه و گویش بختیاری
qir تند، سریع، زود. be qir row-o be qir vorgard>:سریع برو و زود برگرد> .
-
تُن
لهجه و گویش بختیاری
ton 1. سریع؛ 2. تند (طعم).
-
شِلِنگ اِنّاز
لهجه و گویش بختیاری
šeleng-ennâz شلنگانداز، کسى که با گامهاى بلند و سریع راه رود.
-
مث دود
لهجه و گویش تهرانی
سریع، گذرا، تند و چابک رفتن
-
جِرْق
لهجه و گویش گنابادی
jergh در گویش گنابادی یعنی شاداب ، سرحال ، سریع ، جنگی