کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سرخ کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
باد سرخ
لهجه و گویش تهرانی
نوعی بیماری
-
سرخ باد
لهجه و گویش تهرانی
منشاء بیماری در بدن
-
سرخ شدن
لهجه و گویش تهرانی
کنایه از خجالت کشیدن و در غضب شدن میباشد
-
سرخ کردنی،سرخ کرده،تفت داده
لهجه و گویش تهرانی
غذائی که با روغن تفت دادهاند
-
جستوجو در متن
-
جزوندن،جِزاندن
لهجه و گویش تهرانی
سوزاندن،سرخ کردن،آزار کردن
-
چزوندن،چِزاندن
لهجه و گویش تهرانی
سوزاندن،سرخ کردن،آزار کردن ، کز دادن
-
تابه، ماهیتابه
لهجه و گویش تهرانی
ظرف سرخ کردن
-
جِز و وِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای سرخ کردن
-
جیلیز و ویلیز
لهجه و گویش تهرانی
صدای سرخ کردن،صدای ابراز ناراحتی
-
یَغلبی، یَغلاوی،لقلاوی
لهجه و گویش تهرانی
ماهیتابه،ظرف غذای سربازان،ظرف کوچک برای سرخ کردن
-
چِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای سرخ کردن،کِز،بوی پشم سوخته
-
لِفت دادن، لفت و لعاب
لهجه و گویش تهرانی
طول دادن،سخن را به درازا کشاندن/تفتیدن،سرخ کردن
-
جِز،جِز و جِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای آب روی آتش، صدای سرخ کردن چیزی در روغن
-
جِلِز و وِلِز
لهجه و گویش تهرانی
صدای سرخ کردن،صدای سوختن، سوزو گداز، آه و ناله