کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سربجیب تفکر فرو بردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
وُقُچِّریْدَ
لهجه و گویش گنابادی
waghochcherida در گویش گنابادی یعنی تمیز کردن ، شستن ، نظافت کردن ، در آب فرو بردن
-
قُرُچْ
لهجه و گویش گنابادی
ghorouch در گویش گنابادی یعنی ساییدن دندان ها به هم ، صدای خورد شدن نان خُشک در هان ، فرو بردن در دهان
-
چَخُوْیی
لهجه و گویش گنابادی
chakhouwyi در گویش گنابادی چاه کنی ، حفاری ، خالی کردن بینی با فرو بردن انگشت در بینی ، حفر قنات
-
فرو بردن (غذا)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: feru hâdehi طاری: foru tây(mun) طامه ای: qurt dâɂan طرقی: föru tâymun کشه ای: foru tâymun نطنزی: qurt dâɂan
-
اُوقُوچُّرُغ
لهجه و گویش گنابادی
ouwghochchorogh در گویش گنابادی یعنی سر کسی را زیر آب کردن و فرو بردن بطوری که نتواند تنفس کند و تکرار این عمل بمنظور اذیت کردن یا اعتراف گرفتن و شکنجه یا زورآزمایی