کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
سد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مث سَدِ سکَندَر
لهجه و گویش تهرانی
مقاوم و پر مقاومت
-
واژههای همآوا
-
صد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: sad طاری: sây طامه ای: sad طرقی: sây کشه ای: sây نطنزی: sad
-
جستوجو در متن
-
بنداب
لهجه و گویش تهرانی
سد کوچک
-
بَرغ،ورغ
لهجه و گویش تهرانی
سد کوتاه از خاک و گل
-
بند آمدن
لهجه و گویش تهرانی
قطع شدن جریان، قطع آب، سد شدن
-
بَرَغون
لهجه و گویش تهرانی
نام محلی که سد خاکی داشته در جاده قزوین
-
بَن
لهجه و گویش بختیاری
ban 1. بند، ریسمان؛ 2. سدّ، بند.
-
اُوْگیْر
لهجه و گویش گنابادی
ougir در گویش گنابادی یعنی بند کشاورزی ، سَدْ ، فراگیر ، استخر
-
پَلَه
لهجه و گویش بختیاری
pala 1. اشتباهى، عوضى؛ 2. مانع جلوى آب جوى، سدّ کوچک در مسیر آب کشاورزى.
-
لَته
لهجه و گویش تهرانی
پارچه کهنه،لنگه،(صحافی)یک ورق که به کتاب چسبانده میشود،نصفه،سد کوچک چوبی جلوی آب،پاره،مزرعه کوچک