کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زِدْهُ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اَفتُوو زَدَه
لهجه و گویش بختیاری
aftow zada آفتاب زده، گرما زده.
-
زُق زده
لهجه و گویش بختیاری
zoq-zada ذوق زده.
-
سُهیل زده
لهجه و گویش بختیاری
soheyl-zada angir-e soheyl-zada .
-
شیر زده
لهجه و گویش بختیاری
šir-zada شیرزده (کودکىکهکمتر ازیک سال از شیر مادر تغذیه کند و ضعیف و نحیف باشد).
-
بند زده
لهجه و گویش تهرانی
چینی شکسته و تعمیر شده،ناسالم
-
دزد زده
لهجه و گویش تهرانی
مالباخته
-
چَمَّرَه زَدَه
لهجه و گویش بختیاری
čammara zada حلقه زدن مار به هنگام خواب یااستراحت.
-
خدا زده
لهجه و گویش تهرانی
دچار درد بی درمان
-
اَنگیر سُهیل زَده
لهجه و گویش بختیاری
angir-e soheyl-zada همان انگور تَوَرزَه است که بر اثر تابششدید آفتاب قسمتى از دانههاى آنقهوهاىرنگوطعمآنبسیارشیرینمىشود.
-
آل زدگی، آل زده
لهجه و گویش تهرانی
مرگ زائو در اثر آل
-
دهنی ،دهن زده
لهجه و گویش تهرانی
غذای نیم خورده
-
ذوق زده ،()شدن،ذوق کردن
لهجه و گویش تهرانی
به هیجان آمده ،به شوق آمدن
-
بلا پرور،بلا گرفته،بلا زده
لهجه و گویش تهرانی
بلا دیده
-
جز جگر زدن،جز جگر زده
لهجه و گویش تهرانی
داغ دیدن ،نوعی نفرین است
-
آجیده،آج، آژده (سوزن زده) ،آج(زبری سوهان)، عاج (لاستیک)،آجیه(بخیه)
لهجه و گویش تهرانی
پنبهدوزی، بخیه درشت،تخت کفش و گیوه دارای گلچه سوزن دوزی شده با نخ تابیده ،برجستگی،گُل،دندانه