کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
بى صُورت کِردن
لهجه و گویش بختیاری
bi surat kerdan بکارت دوشیزهاى را به زور برداشتن.
-
اِخ کن بیاد
لهجه و گویش تهرانی
خطاب برای گرفتن به زور
-
گود زورخانه
لهجه و گویش تهرانی
محل ورزش وسط زور خانه
-
چُلُقُنَّن
لهجه و گویش بختیاری
čoloqonnan کسى را به زور بهجایى یا میان جمعىبردن.
-
جِّر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
پاره شدن در اثر زور .، پاره کردن
-
گِلمَه کن
لهجه و گویش بختیاری
gelma-kan از جسمى تکهاى را به زور کندن یا جدا کردن (مانند تکهاى از لباس را به زور کندن یا کنده شدن تکهاى از گوشت بدن جانورى بر اثر حمله گرگ).
-
تلکه بگیر،تلکه گیر
لهجه و گویش تهرانی
کلاش،زور گیر،تلکه کننده.
-
پُفک،پفکی
لهجه و گویش تهرانی
پوک ،باد کرده،چاق،بی بُنیه،بی زور
-
چَلغوز
لهجه و گویش تهرانی
بی اهمیت،کوچک اندام و کم زور
-
پُفْتُوْک
لهجه و گویش گنابادی
poftowk در گویش گنابادی یعنی بی زور ، بی نیرو ، ناتوان ، ضعیف
-
دِسِرْتِنَ
لهجه و گویش گنابادی
desertena در گویش گنابادی یعنی دسیسه ، با فکر و زور و قدرت هدایت کردن گَلّه یا مردم و جامعه
-
بال بال
لهجه و گویش گنابادی
balbal در گویش گنابادی یعنی تقلا کردن ، زور زدن ، مبارزه کردن با بیماری یا مرگ
-
تُرُّنَن
لهجه و گویش بختیاری
torronan 1. کسى را به زور بر زمین خواباندن؛ 2. چشمزخم زدن. torronis>:چشمش زدى؟>
-
اَرنَعوت،ارنهوت
لهجه و گویش تهرانی
آدم قوی هیکل و پر زور،گنده،بی حیا، دریده، گستاخ
-
پهلوون پنبه
لهجه و گویش تهرانی
شیر صولت، شیر برفی،آدم بی زور و پهلواننما